بعنوان سپر انسانی هواپیما را زدند- حرفهای والدین دو جانباختهی هواپیمای اوکراینی
پدرومادری که سهروز باور نمیکردند موشک هواپیما را زده و دو فرزندشان را در سرنگونی هواپیما اوکراینی از دست دادهاند حرفهای تکاندهندهای میزنند

وبسایت خبری انصافنیوز گفتوگویی کرده با پدر و مادر دوتن از کشتهشدگان هواپیمای مسافری اوکراینی که برای نخستینبار است با یک رسانه دراینباره گفتوگو میکنند؛ محسن اسدی لاری و زهرا مجد، پدرومادر زینب و محمدحسین اسدی لاری.
آنها بیرودربایستی گفتهاند: «باور داریم بعنوان سپر انسانی هواپیما را زدند»
اسدی لاری گفته: «پدرومادر «پدر من هم در همین دادگاه حدود ۴۸ سال پیش محاکمه شد. قبل از آن هم مهندس بازرگان و پیش از آن هم دکتر مصدق بوده است؛ ما از آن سیستم –دوره پهلوی- واقعا انتظار رسیدگی عادلانه نداشتیم، اما اینها دائم از عدل علوی میگویند؛ کجاست عدل علوی؟ آیا همین است؟! قطعا نیست! ما این را اصلاً زیبنده انسانیت نیست. آمال ما این است که جامعه انسانی بسازیم، جدای از اینکه اسلامی باشد.»
این پدرومادر عزادار در سه روز اول پساز سرنگونی هواپیما، زیر بار ادعاهای زدن هواپیما با موشک نمیرفتهاند اما حالا برداشتهای دیگری از ماجرا دارند.
پدر و مادر زینب و محمدحسین میگویند که با رویه و فرایند موجود در دادرسی فعلی امیدی به روشن شدن همهی ابعاد این فاجعه ندارند.
آنها تاکید دارند «متهمان حاضر در دادگاهی که دوجلسه آن گزار شده، را بعنوان متهمان درجهی اول و دوم به رسمیت نمیشناسند و آمرین و عاملین را اشخاص دیگری میدانند و میگویند این دادگاه برای روشن شدن این موضوع است که آیا سرنگونی هواپیما عمدی بوده است یا نه»
به گفتهی آنها، امیر حاجی زاده، فرمانده هوافضای سپاه، هم تفهیم اتهام شده اما برای او قرار منع تعقیب صادر شده.
از این پدرومادر پرسیده شده به سرانجام دادگاهی که در داخل برقرار شده است، امیدوارید؟
آنها گفتهاند: «متاسفانه در مجموع تحقیقات کافی در زمینهی این فاجعه صورت نگرفته. من در آخرین ملاقاتی که با مسئول پرونده داشتم، خیلی صریح پرسیدم بالاخره این موضوعات قبل از فاجعه -که بعد از ترور قاسم سلیمانی بود- چه میشود؟! یعنی این فاصلهی چهار روز، که چنین تصمیمی گرفتند؛ این اصلاً در تحقیقاتشان پرداخته نشده.
به موضوعات دیگری هم پرداختهاند، ازجمله موضوع اصلاح پدافند کل کشور، که یک دستوری بوده است که از بالا به آنها رسیده و درحال کارکردن روی آن هستند، مقدار زیادی از گزارش کارشناسی به این اختصاص پیدا کرده است؛ البته واقعیت این است که ربطی هم به ما ندارد
ولی به موضوعات بعدیاش هم پرداخته نشده یعنی موضوع غارت، موضوع کتمان... بخشهای زیادی هم مربوط به موضوعات فنی است که ما خانوادهها انتظار داریم در اختیارمان قرار بگیرد؛ از بعد مسئلهی هوانوردی، از بعد موضوع شلیک موشک...
دومین نکته اینکه در جریان دادگاه اصرار خانوادهها –از جمله خود ما- این بود که گزارش کارشناسی حتما باید در اختیار وکلا و خانوادهها قرار گیرد. متاسفانه ظاهراً قرار نیست گزارش در اختیار خانوادهها و وکلا قرار گیرد. اگر این اتفاق نیافتد، بعید است اتفاقی بیافتد...
درنهایت به نظر میرسد ارادهی چندانی برای رسیدگی جامع به موضوع نباشد. البته ما این مسیر را به هر دلیل طی میکنیم. گرچه برای ما فوق العاده سخت و عذابآور است.
بد نیست در جریان باشید که در هر دو جلسهی دادگاه -که یکی در ۳۰ آبان و دیگری در ۷ آذر بود- عدهای از خانوادهها حالشان بد شد..
فشار روانی فوق العاده زیادی است که بخاطر عزیزانمان است. منتها از آن ناگوارتر این است که متاسفانه در بعضی از مسائل میبینیم – چون بالاخره ما اطلاعات زیادی از پرونده داریم- ارادهای بر روشن کردن موضوع ندارند؛ چه در جریان این دو جلسه دادگاه و چه در جلسات دیگری که داشتهایم به چنین باوری رسیدیم. هر بار – نمیدانم این را بگویم یا نه – ولی متاسفانه مشخصاً فشار از جاهای دیگری روی دادگاه است و این اصلاً زیبندهی یک دادگاه منصفانه و عادلانه نیست.
بد نیست بگویم که پدر من هم در همین دادگاه حدود ۴۸ سال پیش محاکمه شد. قبل از آن هم مهندس بازرگان و پیش از آن هم دکتر مصدق بوده است؛ ما از آن سیستم –دوره پهلوی- واقعا انتظار رسیدگی عادلانه نداشتیم، اما اینها دائم از عدل علوی میگویند؛ کجاست عدل علوی؟ آیا همین است؟! قطعا نیست! ما این را اصلاً زیبنده انسانیت نیست. آمال ما این است که جامعه انسانی بسازیم، جدای از اینکه اسلامی باشد.»
اسدی لاری میگوید با وجود پافشاری خانوادهها و وکیلانشان برای مشاهده گزارش کارشناسی پرونده، هنو این گزارش به دست خانوادهها(شاکیان) نرسیده.
زهرا مجد، مادر این دو جوان جانباخته در پاسخ به این سوال که خواسته خانوادهها چیست گفته: «مسالهی سرنگونی هواپیمای اوکراینی را نباید حادثهای منحصر به آن روز و ساعت نگاه کنیم. این جریان به صورت زنجیرهای به دنبال حوادث ۳-۴ روز قبلش شکل گرفته و در بستر آنها ایجاد شده و با حمله به عینالاسد تشدید شده و بعد هم این جریان ادامه داشته؛ کل این مسائل باید کنار هم بررسی شود.
بعد از سرنگونی اجازهی ورود خانوادهها به آن محل داده نشده؛ خود ما همان ساعات اولیه رفتیم و اجازه ورود ندادند و گفتند دست نیروهای اورژانس و هلال احمر است...
نکتهی بعدی اینکه هیچ وسیلهای از بچهها را به ما تحویل ندادند، جز پاسپورت سوخته شدهی دخترم. نه موبایل، نه لپ تاپ و نه حتی پولهای آنها تحویل داده نشده. چطور چنین چیزی ممکن است، که در صورتیکه در عکسها مشخص است که حتی عروسک پارچهای باقی مانده، اما وسایل الکترونیکی از بین رفته باشد! این احتمال میرود که اطلاعاتی در وسائل بچهها بوده و در واقع بچهها شاید در لحظات آخر فیلمهایی گرفتهاند و اطلاعاتی بوده که نمیخواهند در اختیار قرار گیرد.
اکثر خانوادهها همینگونه بودند و شاید چند مورد نادر در اختیار خانوادهها قرار گرفت، که آنها هم اطلاعاتشان پاک شده...
یک دادگاه عادلانه، دادگاهی است که به همهی این موارد نگاه کند؛ یک سقوط معمولی که نبوده. جریان بسیار پیچیدهتر از اینها است.
روز بعد بولدزور آوردند و تمام صحنه پاک شد در یک جنایت سادهی آپارتمانی، متخصصان از آثار باقی مانده انگشتنگاری میکنند و در واقع شواهد را در کنار هم قرار میدهند تا به علت جنایت پی ببرند. چطور ممکن است صحنهی جنایتی که تماما با خاک یکسان شده امکان بررسی داشته باشد...
... ۱۰ نفر را بعنوان متهم معرفی کردند که از نظر ما آن ده نفر درجه چند بودهاند و گناهکاران اصلی کسانی دیگر هستند.
برخی خانوادهها که کل نظام را زیر سؤال میبرند اکثرشان و میگویند دادگاهی که در این نظام تشکیل شود قبول نداریم؛ حدود صد و خردهای از خانوادهها به دادگاه نظامی ایران شکایت کردند، به این امید که چیزی مشخص شود.
اما به عبارتی با این روند، امیدی ندارند؛ ولی ما تا آخرین قطره خون و نفسمان تلاش میکنیم که حتی از دادگاه ایران بتوانیم حقایقی را در بیاوریم؛ حتی اگر حضور ما در دادگاه ما را از نظر ذهنی و روانی و جسمانی بهم میریزد...
یکی از مسائل مهمی که دفعه اول دیدیم این بود که روی پلاکارد نصب شده بر روی دیوار پشت رئیس دادگاه نوشته بود «دادگاه رسیدگی به سانحه هواپیمای اوکراینی»؛ و سر این موضوع ما با قاضی خیلی بحث کردیم و گفتیم این پیشداوری شما را نسبت به این مساله نشان میدهد. مسئلهی «سانحه» سه روز اول بود که داشتید انکار میکردید؛
سانحه یعنی هواپیما در اثر بدی آب و هوا یا خرابی موتور سقوط کرده. در صورتی که این جنایت و فاجعه، و حداقلش «سرنگونی» بوده. خود به خود نبوده. خلبان بسیار ماهر بوده است و حتی با موشک اول هواپیما را کنترل میکند؛ افسر پدافند هم میگوید دیدم با اولی سرنگون نشد، دومی را زدم.
ما الان بحث داریم که این سرنگونی عمدی بوده است یا غیرعمدی... خیلی از افراد هم نمیخواهند این مسئله را بپذیرند، ولی ما شواهدی جمع آوری میکنیم که این مساله عمدی بوده...
هواپیما دو مکانیاب دارد... جفتش باهم از کار افتاده.. احساس ما این است که یک سپر انسانی گذاشتند..
ما واقعاً به این نتیجه رسیدیم که اینها به عنوان سپر انسانی هواپیما را زدند؛ خیلی رک بگویم، چون الان پیچیده و بارها هم گفتهایم، شاید میخواستند بزنند و بندازند گردن آمریکا. کمااینکه این کار را قبلاً در اقدامات مشابهی هم انجام داده بودند.»
زهرا مجد در پاسخ به این سوال که دفاع مسوولان در برابر این ادعا چیست، گفته: «دفاع چیست؟! اصلا خودشان این را میگویند.
میگویند اگر این هواپیما نمیافتاد، جنگ سختی همان روز بعد اتفاق میافتاد. آمریکا حمله میکرد و جان ۱۰ میلیون نفر به خطر میافتاد...
از مقامات دولتی روزهای اول مفصل آمدند. مقامات سپاه را ما مشکل داشتیم و نمیپذیرفتیم، ولی سلامی خیلی اصرار داشت که حتما ملاقاتی باشد، ایشان آمد. همهی دولت از جهانگیری، واعظی؛فقط شخص آقای روحانی نیامد ولی در ارتباط بود.
فرمانده نیروی انتظامی، از مقامات قوه قضا.. فقط از مجلس هیج ارتباطی نداشتیم، بحمدلله. واقعیت این است که راه هم نمیدادیم.
ظریف را هم خودمان رفتیم. مجموع صحبتهایی که ظریف کردند و… باقی ماجراها مشخص شد که یک دایرهی خیلی محدودی از این جریان خبر داشتند؛ حتی دایرهی دولت و ظریف که عضو شورایعالی امنیت بودند خبر نداشتند.»
انصاف نیوز پرسیده: «مواجهه با متهمان یا سردار حاجی زاده و کسانی که در آن مقطع در راس کار بودند داشتهاید؟»
آنها پاسخ دادهاند: «خیر... در جلسه اول که در ردیف پشت آنها نشسته بودیم، آن هم با اصرار. چون دو ردیف اول را نیروهای امنیتی گرفته بودند؛ در جلسه بعدی هم با یک ردیف فاصله نشستیم؛ خانوادهها خیلی هم اصرار کردند که اینها را برگردانید تا ببینیمشان.
چون مطرح شده است میگویم؛ آقای خسروی که در حقیقت به عنوان اپراتور مطرح است، اما ایشان اپراتور نیست و درحد فرمانده گردان است و متخصصترین فرد در ایران در این حوزه است، به اذعان همه، در ایران و در منطقه.
آخر متخصصترین فردی که به دیگران هم آموزش میدهد اشتباهی میزند؟!
سالها داشته همین حوزه را آموزش میداده. اما ایشان قیافهای حدود ۳۰ ساله دارد و همه متعجب بودند؛ نه تنها متعجب بودند داد میزدند که «ایشان نیست و متهم باید احراز هویت شود» به هرحال بازپرس میگوید «احراز هویت شده و….
شاید فقط یک نفر که درجهاش از همه بالاتر است -آقای سیدون- که جانشین آقای حاجی زاده […] است- را دیده باشیم. این […] را هم حتما از قول من بنویسید، چون ما که شب و روز لعنت میفرستیم حالا شما نمیتوانید بنویسید، ما که میتوانیم بگوییم. سرتیپ سیدون هست، یکی دو سرتیپ از ارتش هستند و مابقی سپاه. ما هیچگونه مواجهه نداشتیم. اینها با ترتیبات امنیتی خاصی وارد دادگاه میشوند. قبل از اینکه ما وارد شویم آنها نشستهاند و قبل از آنکه ما از دادگاه خارج شویم، آنها خارج میشوند.
و لباس زندانی هم به تن ندارند و همگی لباسهای شخصیشان را به تن دارند.
حتی متهم اصلی -مهدی خسروی- که میگویند زندان است هم با لباس زندان نیست، دستبندی هم ندارند؛ در حالیکه وکلا میگویند اینها باید دستبند داشته باشند. بنابراین به هیچ عنوان ترتیبات معمول دادگاه از این بعد وجود ندارد.
آقای حاجی زاده هم تفهیم اتهام شده اما برای او قرار منع تعقیب صادر شده است. یعنی ببینید نتیجه دادگاه چه خواهد بود. یعنی حتی اگر متهم شوند هم منع تعقیب شوند...
این هم جدید اتفاق افتاده و مربوط به سه-چهار ماه گذشته است. چون دستور از بالا رسیده بوده است که ایشان نمیتواند … شود.
بعضی از خانوادهها از کلیت سپاه شکایت کرده بودند. برخی ازفرماندهان ارشد و بعضی از مقامات اصلی مملکت شکایت کرده بودند؛ اینها رسیدگی نشد.
نکتهی دیگر اینکه رئیس دادگاه موافقتهایی میکند اما عملی نمیشود. اینکه قبل از ۳۰ آبان حدود ۱۰ تا کار قرار بود انجام شود و از آن حدود ده مورد، شاید یکی از آن انجام شد و مابقی انجام نشد. برخی از آنها خیلی ساده بود، مانند پلاکاردی که قاضی نصب شده و میگویند سانحه است...
حاجی زاده آمد تلویزیون و گفت «گردن من از مو باریکتر است و سپاه زده!» اینکه بر همه عیان است و خودشان گفتند که سانحه نیست. بلکه سرنگونی است؛ یعنی توسط موشک سرنگون شده. الان بحث این است که چرا؟ توسط چه کسانی؟! عمدی یا غیر عمدی؟!
اتفاقاً این پیشداوری بسیار بدی است که گویا به روز اول برگشتهاند. یعنی روزی که آن دروغ را گفتند. ما الان دیگر بحثی درباره سانحه نداریم. الان دادگاه برسر این نیست که سانحه بوده یا نبوده؛ سانحه به سرنگونی بدل شد و الان این مطرح است که سرنگونی عمدی است یا غیرعمدی.
در مستندات جهانی، همه را سانحه گزارش کردهاند: accident، چرا؟ چون اصلاً سابقه ندارد کشوری هوایپمای مسافربری خودش را بزند؛ اصلا سابقه نداشته؛ به همین خاطر در ادبیات جهانی وجود ندارد. در حالیکه به این جریان میگویند Downing، سرنگونی. این هواپیما را سرنگون کردید، این جنابت بیسابقه است.»
نظری ثبت نشده است، اولین نفر باشید