از مذاکره تا زنانی که به استادیوم رفتند
مرور روزنامههای صبح با روزآروز

جوان؛ تلاش برای اقناع محافظهکاران درباره مذاکره با آمریکا: گاه برای کند شدن حربه دشمن باید به توافقی روی آورد!
محافظهکاران در تریبونهایشان افتادهاند به اقناع هوادارانشان درباره مذاکره مستقیم با آمریکا. روزنامه جوان نزدیک به سپاه پاسداران در سرمقاله خود از دولت روحانی بابت مذاکره با آمریکا انتقاد کرده و درباره موضع جدید دولت رئیسی نوشته «طبیعی است که اگر مذاکرات در مسیر درست خود پیش برود، در لحظههای تعیینکننده نزدیک به دقیقه ۹۰ و در دسترس قرار گرفتن توافق، در مذاکرات نیاز به چانهزنیهایی است که اگر چنین لحظهای تحقق یافت، شاید به مذاکره مستقیم نیاز باشد».
نویسنده در ادامه گفته هرچند هنوز به این لحظه نرسیدهایم اما اگر برسیم درباره موضوع مذاکره باید تصمیمگیری کرد!
روزنامه جوان در ادامه خطاب به هواداران طیف محافظهکار که گویا از مواضع جدید دولت سرخورده شدهاند، نوشته که مذاکره مستقیم هم انجام شود به معنای پایان خصومت نیست! در پایان هم گفته «گاه برای کند شدن حربه دشمن باید به توافقی روی آورد، اما بر اصول و آرمانهای خود ایستاد».
این طیف به موضع مهم رئیسی در گفتوگوی تلویزیونی اخیر که درباره مذاکره با ایالات متحده گفته بود «اگر تحریمها برداشته شود، امکان هرگونه توافقی وجود دارد» نپردازند. این طیف از سال ۹۸ شعارشان این بود که «پس از شهادت سردار سلیمانی اگر کسی حرف از مذاکره با آمریکا بزند باید در دهان او زد».
کیهان؛ سفیدنمایی روسها و نعل وارونه زدن درباره مذاکره با آمریکا؛ وطنفروشان حرف از مذاکره مستقیم میزنند!
روزنامه کیهان در ستون سرمقاله خود به موضوع مذاکرات احیای برجام پرداخته؛ نویسنده به خبری مبنی بر پیشنهاد روسیه برای توافق موقت که چندی پیش در رسانهها منتشر شد اشاره کرده و گفته میخواهند با آوردن نام روسیه در کنار آمریکا، ایران را از اجماع جهانی بترسانند. به نوشته کیهان در این خبر آمده بود که آمریکاییها از روسها خواستهاند از «نفوذ خود بر ایران» استفاده کند و تهران را برای توافق موقت متقاعد کند.
یادداشت ادامه داده که ولی این خبرها نیست چون «با توافقات راهبردی کنونی و سیاست منطقی و درعین حال مقتدرانه جمهوری اسلامی، دیگر بین روسیه و چین با آمریکا اجماعی علیه ایران شکل نخواهد گرفت، چراکه قبل از ایران، خود پکن و مسکو در حوزههای مختلف سیاسی-اقتصادی–نظامی و در ابعاد وسیع منطقهای و بینالمللی متضرر خواهند شد».
کیهان که سعی در سفید نشان دادن سابقه روسها دارد نوشته دلیل دیگر این ادعا آن است که میخواهند «تقابل و تضاد منافع ایران و روسیه برای ناامید کردن مردم از سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی و نتایج مهم اقتصادی – سیاسی» را القا کنند!
اما مهمترین بخش این یادداشت جایی است که نویسنده خود را به فراموشی زده و نوشته اساسا روسیه چرا باید چنین کاری کند؟ به اعتقاد نویسنده «آیا آمریکا در قبال استفاده روسیه از نفوذش»، تحریمها علیه روسها را لغو میکند؟ در بحران اوکراین عقبنشینی میکند؟ نویسنده خود را به فراموشی زده و گفته «آیا مسکو حاضر است از منافع متقابل فراوانی که در شراکت و قرارداد راهبردی۲۰ساله با تهران دارد، به خاطر خوش آمدن دشمن دیرینهاش، دست بکشد؟!». نویسنده فراموش کرده که روس و چین در جریان تحریمهای سازمان ملل هیچگونه مخالفتی نداشتند و با رای مثبت به آن سنگینترین تحریمهای بینالمللی را بر ایران اعمال کردند. همچنین نویسنده اگر به آماری از تجارت روسیه و آمریکا و همچنین سرمایهگذاریهای متقابلشان نگاهی میکرد متوجه میشد که اتفاقا دست کشیدن از روابط با ایران راحتترین کاری است که روسها انجام دادهاند و میدهند.
او همچنن نوشته که «و مهمتر؛ مگر ایران نفوذپذیر است؟!».
نویسنده که تمام توان خود را وارونه نشان دادن مسائل به کار برده نوشته «دولت جدید به دنبال احیای برجام نیست، بلکه به دنبال لغو تحریمها و تأمین حقوق مردم است». او معلوم نکرده لغو تحریمها از چه طریقی ممکن است و آیا در وین بر سر راهی غیر از بازگشت به برجام مذاکره میشود؟! این طیف همانند علی باقری حتی از بردن نام برجام هم ابا دارند و با بازی با کلمات میخواهند مذاکرات احیای برجام در وین را مذاکراتی دیگر نشان دهند!
نویسنده در بخش دیگری نوشته «برخی از عناصر وطن فروش در رسانههای مدعی اصلاحطلبی بر طبل ضرورت امضای برجام موشکی و مذاکره مستقیم با آمریکا میکوبند و سیاست موفق نظام را «لجبازی سیاسی و دیپلماتیک» القا میکنند». این وارونهگوییها در شرایطی است که وزیر خارجه دولت رئیسی از احتمال مذاکره مستقیم با آمریکا سخن گفته و شخص رئیسی هم در این باره گفته اگر تحریمها لغو شود، امکان هرگونه توافقی وجود دارد! نویسنده و همقطارانش بهتر است به جای فرار به جلو از رئیسی بپرسند منظورش از «هرگونه توافق» چیست!
اعتماد؛ مهاجرانی: شهید سلیمانی زمان حمله به عراق و افغانستان با آمریکاییها مذاکره کرده بود
عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی در روزنامه اعتماد یادداشتی نوشته در حمایت از مذاکره مستقیم ایران و آمریکا؛ او در حمایت از مذاکره مستقیم سابقه طولانی دارد؛ سال ۶۹ در روزنامه اطلاعات یادداشتی به همین مضمون نوشت که با برخورد تند محافظهکاران تندرو مواجه شد اما امروز نه تنها تکفیر نمیشود بلکه وزیر خارجه دولت انقلابی هم چنین نظری دارد.
مهاجرانی به دستوری از سوی مرحوم هاشمی شاهرودی رئیس وقت قوه قضا اشاره کرده که در اطلاعيهای گفته بود «هر كس از مذاكره با آمريكا سخن بگويد، برايش پرونده قضایی تشكيل میشود! و اگر مذاكره مستقيم كرد، متهم شود كه ارزشهای انقلابی را ناديده گرفته است».
او سپس نوشته که نمیتوان برای همیشه مذاکره را مطلقا نفی کرد. مهاجرانی در ادامه به مذاکرات صورت گرفته بین ایران و آمریکا در جریان حمله به عراق و افغانستان اشاره کرده و نوشته «در ماجرای سقوط صدام و نيز در افغانستان، ايران مستقيما در سطوح سياسی، نظامی و امنيتی با آمريكا مذاكره كرد».
او افزوده «به عنوان نمونه، وقتی طرف مذاكره ايرانی در گفتوگو با مقامات نظامی و امنيتی آمريكايی شهيد قاسم سليمانی باشد، چه نكتهای يا خردهای بر مذاكرات میتوان گرفت؟ بديهی است كه مذاكرات نمیتواند بدون اشراف مقامات عالی نظام، به ويژه رهبری صورت گرفته باشد».
او با تاکید بر اینکه اگر مذاکره مستقیم بتواند به رفع تحریمها کمک کند چه ایرادی دارد گفته «اعضای برجام، به ويژه انگلستان و فرانسه و حتی چين و روسيه، همواره در گفتوگوی مستقيم با آمريكا هستند، اگر مصلحت اقتضا كند، چرا ايران از اين موقعيت به نفع منافع خود بهره نگيرد؟».
به اعتقاد مهاجرانی واسطهها از زاويه نگاه و منافع خود به موضوع نگاه میكنند و «ترديدی نيست كه روسيه و چين علاقهمند به گفتوگوی مستقيم آمريكا و ايران و حتی بازسازی روابط دوجانبه دو كشور نيستند».
او در پایان توصیه کرده که «نبايد به گونهای رفتار كرد كه نماينده همسايه شمالی نقش كارگردان خودخوانده برجام را پيدا كند». منظور مهاجرانی میخاییل اولیانوف نماینده روسها در مذاکرات است که انگار امر بر او مشتبه شده که مذاکرات و مواضع ایران بر کاکل او میچرخد و هرآنچه میخواهد میگوید!
همشهری؛ چه شد که دیگر ورود زنان به ورزشگاه اشکالی ندارد؟! فشار فیفا یا اجتهاد پویا؟
محسن مهدیان مدیرعامل همشهری سرمقاله خود را با یک اشتباه فاحش شروع کرده است: «بعد از سالها کشمکش بالاخره خانمها در ورزشگاه حاضر شدند». زیاد دور نیست؛ سال ۹۸ بود که در مسابقه ایران و کامبوج برای نخستین بار زنان آزادانه وارد استادیوم شدند و بر خلاف دفعات قبل به صورت گزینشی وارد نشدند. اما این بار هم با «مشکلاتی» که سایت فروش بلیط داشت! تعداد زیادی از زنان نتوانستند بلیط تهیه کنند و در عوض تعدادی دیگر توانستند به ورزشگاه بروند. البته پیش از آن هم زنان برای تماشای مسابقات بسکتبال و والیبال به ورزشگاه میرفتند که ناگهان بدون دلیل قانعکننده تعطیل شد!
از جمله اولش که بگذریم، او در متن پرسیده اگر الان شده که زنان وارد استادیوم شوند چرا قبلا نمیتوانستند: «آیا شبهه شرعی آن حل شده است؟ در چه فرایندی این تصمیم اتخاذ شده؟ چه شد؟ چه اتفاقی افتاد؟ کدام مسئله شرعی در سالهای گذشته مانع بود و چطور و در چه مکانیسمی رفع شد؟ چرا زودتر انجام نشد؟ آیا فشار نهادهای بینالمللی مؤثر بوده است یا موانع حضور به نحو فنی برطرف شده است یا چه؟».
او نوشته اگر این مساله به راحتی حل شده چرا «جزییات حجاب» یا «نسبت جمهوری اسلامی با موسیقی و آلات آن» حل نمیشود؟! البته نویسنده منظورش از «جزییات حجاب» را نوضیح نداده است.
مهدیان به «اجتهاد پویا» اشاره کرده و نوشته در این سالها «عمدتا اجتهاد پویا منحصر شده است به ضرورتهای حکمرانی و گرههای قانونی یا اجرایی». او سپس آورده که «این مسیر ممکن است این تلقی را ایجاد کند که فشار برخی نهادهای داخلی و خارجی باعث تغییر رویهها شده است نه اجتهاد پویا».
البته که فشارها و تهدیدات فیفا را در این موضوع کمرنگ دید؛ چرا که دیگر ماجرا بیخ پیدا کرده و احتمال تعلیق فوتبال ایران میرود؛ البته اگر تماشاگران برای بازیهای لیگ هم وارد ورزشگاهها شوند، طبق دستورالعمل فیفا زنان هم باید حاضر باشند که این خود یک ماجرای دیگری دارد!
سردبیر همشهری هم در یادداشتی پیرامون موضوع ورود زنان به استادیوم نوشته برخی افراد «اخیرا بیجهت و به دروغ در شبکههای اجتماعی روی فرمایشی و گزینشیبودن زنان حاضر در استادیوم تأکید میکنند تا باعث تحریم ورزش کشور شوند». احتمالا او برای تماشای بازی در ورزشگاه اقدام نکرده یا سری به سایت فروش بلیط نزده بوده! چرا که خرید بلیط قسمت زنان مصائب زیادی داشت.
به اعتقاد نویسنده «آنها این حضور را یک فریب معرفی میکنند تا فیفا و ایافسی را با این دروغ بزرگ به تحریم فوتبال ایران مجاب کنند. این دروغگویان امروز، آدمهای هولناکی هستند، حتی بدتر از زلزله. از آنها باید ترسید». البته که او به درستی میگوید باید از دروغگو ترسید! صرف تریبون داشتن در یک رسانه نمیتواند شخصی را راستگو کند یا نوشتن در یک اکانت توییتری با مخاطب پایین را نمیتوان دروغگویی فرض کرد! دربارهی همین دو روز پیش صحبت میکنیم!
شهروند؛ آمار هولناک خودکشی؛ مرگ روزانه ۱۵ نفر بر اثر خودکشی در کشور
کمی از هیاهوهای چند روز اخیر دور شویم و ببینیم زیر پوست شهر چه خبر است. روزنامه شهروند در گزارشی که راضیه زرگری نوشته به معضل خودکشی در ایران پرداخته است.
در این گزارش با استناد به آمار سالانخ سازمان پزشکیقانونی نوشته «آمار قربانیان خودکشی طی هشت ماه اول سال۱۳۹۹ نسبت به مدت مشابه در سال قبل، بیش از ۴درصد افزایش یافته است».
در ادامه آمار هولناکی را ذکر کرده «بر پایه این آمار، روزانه دستکم ۱۵ نفر در ایران بر اثر اقدام به خودکشی، جان خود را از دست دادهاند».
طبق سند ملی پیشگیری از خودکشی که در بهمن ۹۹ به صورت عمومی منتشر شده، در خلال سالهای ۸۸ تا ۹۸، یعنی در یک بازهی ۱۰ ساله میزان خودکشی به طرز چشمگیری افزایش یافته است. این روزنانه به نقل از رستم تقیوندی، معاون وزیر کشور نوشته در ایران سالانه ۱۰۰ هزار نفر اقدام به خودکشی میکنند. اگر میخواهید به عمق فاجعه پی ببرید، ورزشگاه آزادی در حالی که مملو از جمعیت است را تصور کنید؛ سالانه به همان اندازه آدم خودکشی میکنند.
شهروند به نقل از یک روانپزشک نوشته که «به طور متوسط در هر سال ۶ تا ۸ درصد میزان مرگ بر اثر خودکشی افزایش پیدا کرده است». او گفته خودکشی بر اثر بحرانهای اقتصادی افزایش مییابد و به نقل از آمار رسمی گفته تقریبا ۲۰ برابر فوتیهای ناشی از خودکشی، اقدام به خودکشی داریم که ۱۰۰ هزار مورد آمار بسیار بالایی است.
نظری ثبت نشده است، اولین نفر باشید